قدس آنلاین: این مستند در رقابت نهایی با فیلمهای «متری شش و نیم» سعید روستایی و «قصر شیرین» رضا میرکریمی برگزیده شد. عده ای از سینماگران این انتخاب را جسورانه و هوشمندانه خواندند و عده ای دیگر از آن به عنوان انتخابی اشتباه یاد کردند اما در اینجا یادآوری چند نکته حائز اهمیت است که نشان می دهد انتخاب این فیلم به نمایندگی از سینمای ایران برای اسکار ۲۰۲۰ انتخاب مهم و هوشمندانه ای بوده است.
فیلم های ژانر پلیسی در سینمای بسیاری از کشورها به بلوغ و پختگی رسیده است اما فیلم «متری شش و نیم» در سینمایی ایران که از فقر ژانر رنج می برد، اتفاقی مهم بود و این دلیل نمی شود که این فیلم در مقایسه با رقبای خارجی خود، قامتی برای عرض اندام داشته باشد. جهان فیلم سازی رضا میرکریمی هم گِرد دایره مشخصی از مضامین انسانی می گردد که این روزها بسیاری از فیلمسازان جهان به مضامینی از این جنس، تمایل دارند که رقابت در این حوزه را دشوارتر می کند. اگرچه تردید در میان دوانتخاب خوب سینمای داستانی، هیئت انتخاب را به گزینه سومی از سینمای مستند رساند اما باید گفت که این انتخاب سوم، هم فرصتی برای فیلمسازان مستند سینمایی کشورمان است و هم فرصتی برای سینمای ایران که بخت خود را در مهمترین رقابت سینمایی جهان در گونه سینمای مستند بیازماید. در دهه اخیر سینمای مستند در رقابتها و فستیوالهای جهانی جایگاه ویژه ای یافته است. ضمن اینکه ساخت آثار سینمای داستانی متاثر و وابسته به اتفاقات مستند و واقعی نیز در سالهای اخیر رونق یافته است. استدلال فیلمسازانی که روایتهایشان برگرفته از داستان های واقعیست، این است که چه قصهای جذاب تر از واقعیت!
انتخاب یک فیلم مستند سینمایی، جایگاه مستند را در سینمای ایران هم ارتقا می بخشد و باعث جلب توجه سرمایه گذاران به این حوزه فیلمسازی می شود. قصه فریده، ماجرایی جذاب است که با ساختاری سینمایی از قاب دوربین دومستندساز روایت می شود.
از سوی دیگر، اتهام وارده در این سالها به فیلم های انتخابی نماینده ایران برای اسکار، سیاه نمایی بوده است اما فیلم «در جستجوی فریده» کاملا مبری از این اتهام است، اتفاقا تصویری که فریده بعد از ۴۰ سال دوری از وطن در سرزمین مادری اش شاهد آن است، تصویری مهربان و صمیمی است. خانواده در این تصویر، نقش پررنگی دارد. آدمها روابط گرمی با هم دارند. لحظات انسانی در این روابط مشهود است، قهرها و آشتی هایشان طولانی نمی شود و اشک ها و لبخندهایشان عین زندگی است. فریده از کف خیابان های مدرن هلند روانه کوچه باغ های خاکی نیشابور و خیابانهای قدیمی مشهد میشود. تصویری که در این فیلم از ایران نشان داده میشود، برای مخاطب ایرانی هم جذاب است اینکه چقدر زندگی لحظات شیرینی برای چشیدن دارد، اینکه چقدر روابط مردمان ایران با خرده فرهنگ های متفاوت و سبک زندگی های دور از هم، به یکدیگر نزدیک است.
فیلم مستند «در جستوجوی فریده» که با هزینه بسیار کمتری نسبت به فیلم های داستانی ساخته شده، نه بازیگر حرفهای دارد و نه میزانسنهای چشم نواز اما حس خوبی دارد. حس وحدت گونه ای که بدون شعارزدگی از ایران متکثر نشان می دهد.
این فیلم حتی اگر همچون دیگر نمایندگان ایران در اسکار طی چند سال اخیر، شانسی برای کسب جایزه این جشنواره بزرگ جهانی نداشته باشد اما چند دستاورد مهم برای سینمای کشورمان دارد نخست اینکه دل فیلمسازان جوان و گمنام کشورمان را گرم می کند که می توانند با دست خالی و بدون رانت و حمایت ویژه هم فیلم خوب بسازند.
دوم اینکه توجه سرمایه گذاران داخلی و خارجی را به سینمای مستند کشورمان جلب می کند، سینمای مهجوری که فیلمسازانش با کمترین هزینه های تولید، توانسته اند در جشنواره های بزرگ جهانی نام ایران را بر سر زبان ها بیاورند.
سوم اینکه، تصویری که این فیلم از ایران و ایرانی نشان می دهد، تصویری صمیمی و مهربان و عاری از شعارزدگی است که میتواند در شرایط کنونی بسیاری از اتهامات ناروا و فضای خشنی که علیه ما در سطح بین الملل راه افتاده را در میان ملل مختلف، اصلاح کند.
چهارم اینکه، انتخاب فیلمی که نه هزینه تولید بالایی داشته و نه عوامل ساخت شناخته شده ای، یعنی انتخابی جسورانه و مولد، انتخابی جاده صاف کن برای ورود نسل جدیدی از فیلمسازان خوش آتیه و نام آور برای کشورمان.
انتهای پیام/
نظر شما